رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

♥ღღ♥ رادمهر ، خورشيد بخشنده، بخشنده همچون خورشيد ♥ღღ♥

عکسای ماه نهم گل پسری...

1392/7/25 2:49
نویسنده : مامان رادمهر
490 بازدید
اشتراک گذاری

عکس منتخب خودم:

بقیه ی عکسا تو ادامه مطلب

من نخوام عکس بگیرم باید کی رو ببینم؟؟؟؟

مامان جون بستنیش خوشمزه تره

 

وقتی نمیخوام بشینم باید کیو ببینم هان.....بابا حریف من نمیشین بیخود تلاش نکنین

وقتی مامانم ماچم میکنه نمیدونم چرا لپم قرمز میشه

 

اینم از دندونام و آش دندونیم که برام پختن ولی به خودم ندادن بخورم 

 

من با لباسایی که مامان شعله-مامان بابام بابت دندونام بم هدیه داده تو محوطه ی خونمونعینک

اینجام با مامانم داریم پیاده میریم کتابخونه ومنم حسابی خوابم میادخمیازه

آخرشم خوابم برد

اینم ره آورد کتابخونه - مامانم میخواد منو به زور کتابخون کنه ولی من که حوصلشو ندارم یکم به عکساشون نگاه میکنم بعدش زود خسته میشم و ترجیح میدم تاپ .... تاپ تاپ روش بزنم ، اینجوری کیفشم بیشتره

 

اینجام مامانم به سرش زده که بزاره با غذام بازی کنم هرچند میدونه کارش زیاد میشه ولی فکر میکنه با این کارش من خلاقیتم بیشتر میشه

بعدشم بازی با آرد و ... بعدش

آرد رفت توی دماغ و چشم و چالم .... بعدشم حمام ، مامان منم چه کارا میکنه هاقهر

اینجا دیگه کجاس منو آوردن؟؟؟

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان سام
25 مهر 92 6:04
فرشته کوچولوی نازم
از دیدن عکسات لذت بردم نمی دونم مامانت چقدر از وجودت کیف می کنه.ماشاالله
خدا نگهدارت باشه گل قشنگم


مرسی خاله جون مهربون-نظر لطفتونه-مامانم به جز موقعایی که من خیلی گریه میکنم و دائم میخوام بش بچسبم خیلی بام کیف میکنه
عزیزم ممنون که بمون سر زدین
نى نى عسلك
25 مهر 92 8:06
سلام عزيزم .من خيلى وقته برات جواب سؤالتون رو نوشتم به صورت خصوصى!!!!!شما اخرين نظرات خوانندگان رو چك كردى؟؟؟؟؟
لطفا خبرم كن .


سلام دوست خوبم-من از اون موقعی که سوالمو نوشتم روزی چند بار آخرین نظرات رو چک کردم ولی هیچی ثبت نشده
mamane mahya
25 مهر 92 17:55
salam azizam elahi che aksaye nazi shode


سلام
مامان فاطمه
28 مهر 92 8:50
قربونش برم من که انقدر جیگره


مامان مریم
28 مهر 92 9:15
الهی من فدای تو بشم عشق من...جقدر تو ماهی آخه...
10 ماهگیتم مبارک عزیز دل من


مرسی خاله خانومی....البته 9 ماهگی درست تره ها
مامان محمدامین
29 مهر 92 1:45
عزیز دلمی خاله جونم فدای تو با اون دندونای نانازت...مرواریدات مبارک
به به چه اش دندونیه خوشمزه ای
میگم مامانی خب از لعابش میدادی بهش خب مقویه
کاراش عین محمدامینه


مرسی عزیزم
والا من از اون مامانای حساسم که همه چی به بچم نمیدم ته دلمم از این کارم نگرانما مثلا همین آش چون توش ادویه داشت ترسیدم بش بدم این در حالیه که رادمهر برای خوردن غذاهای ما هلاکه ولی بازم میترسم بش بدم دیگه
مامان سید عرشیا
30 مهر 92 20:49
عزیزم دندون هات مبارک باشه. انشاله که باهاش غذاهای خوشمزه بخوری. مامانی از آش دندونی یکم بهش می دادی. نگران نباش. من که به عرشیا کم کم همه چیز می دم. این گل ها هم تقدیم به رادمهر جون خوشگلم
مامان اراد
2 آبان 92 2:16
وای وای وای موش نخوره تو رو ناز نازی
مامان بردیا
3 آبان 92 14:54
لپویه خاله قربونت برم عسلممامانی اسپند یادتون نره
صوفی مامان رادمهر
5 آبان 92 10:07
عزیز دلم خدا حفظت کنه در پناه خودش...خیلی جیگری هزار ماشالله... بووووووووس رادی رادان
شیما مامان شاهین کوچولو
7 آبان 92 23:15
وای خوردنیییییییییی دندونات مبارکه
چه حیاط خوشگلی
موش موشی چقدر با نمک غذا میخوری


مرسی که بمون سر میزنین بازم بیایین پیشمون......زودی بیایین پیشمون
مامان آندیا
8 آبان 92 14:56
عسلم دندونای خوشگلت مبارکه خاله.

منم به آندیا اجازه می دم که با هر چی می خواد بازی کنه با نظر شما موافقم