رادمهررادمهر، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

♥ღღ♥ رادمهر ، خورشيد بخشنده، بخشنده همچون خورشيد ♥ღღ♥

آی واسکنــــــــــــــــم...

1392/4/21 16:50
نویسنده : مامان رادمهر
249 بازدید
اشتراک گذاری

مادری ، چهارشنبه برای زدن واکسن شیش ماهگیت با بابا علی رفتیم درمانگاه این دفعه دلم قرص تر شده بود من خودم بردمت تو آخه دفه های پیش مامان نازی اینکارو میکرد فک کنم بعد از وصل کردن سرم که چند وقت پیش بود ، شجاع تر شدم. خلاصه یکم گریه کردیو منم تا بغلت کردم گریت بند اومد تو خونه هم برخلاف دفعه های قبل اصلا گریه نکردی- قربون پسرم بشم که انقد شجاع شده

چکابتم کردن خداروشکر همچیت (منظورم قد و وزن و دور سرتم )خوب بود.    

راستی وقتی بچه بودم به واکسن میگفتم واسکن، هر وقت بم واکسن میزدن هیچکی جرعت نمیکرد به من نزدیک بشه اگه مثلا داییا بم دست میزدم داد میزدم میگفتم آی واسکنــــــــــــم

اینم یه خاطره از کودکیای مامانتنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان کوثری
21 تیر 92 16:40
با سلام تم پارتی با خدمات زیر درخدمت شماست: حتما سر بزنید و نمونه کارهامون رو ببینید شاید خوشتون اومد http://temparti.blogfa.com/ انواع تم تولد (هم طراحی و هم چاپ) هر طور شما بخواین تم جشن دندونی ، جشن سیسمونی ، جشن قدم ، جشن الفبا و... انواع تقویم(حتی متناسب با تم مورد نظرتون) انواع قاب و فریم عکس ساخت کلیپ جشن تولد و جشن های دیگه ساخت کلیپ از عکسهای کوچولوتون ثبت و یادآوری خاطراتی که هیچ وقت تکرار نمی شن همه جوره در خدمت شما هستیم طراحی و آماده سازی گیفت های مخصوص جشن منتظرتون هستیم حتما به ما سر بزنید
مریم الیاسی
22 تیر 92 19:21
آقا رادمهر ما دیگه مردی شده واسه خودشااااااااااااا


تشکر... بوس ... تشکر ... بوس
فهیمه مامان فاطمه
23 تیر 92 0:23
ماشالله به اقا رادمهر گل .


قربونت عزیزم
مامان رادمهر
23 تیر 92 22:59
آفرین به این پسر شجاع.رادمهر منم اصلا اذیت نکرد برای واکسنش.دلم برای معصومیت و صبوریش میسوخت.بوس واسه رادمهر مهربون پسر



تشکر...بوس...تشکر...بوس