چند تا خبر با تاخییر ...
اول از همه عکسای سفر لرستان و خوستان بالاخره ریکاوری شد که عکساشو میذارم تو ادامه مطلب
بعدشم میخواستم بگم چندتا کار جدید انجام میدی که دو سه هفته ای میشه که یاد گرفتی اونم اینه که تا بت میگیم عطسه کن به شکل خیلی با مزه ای ادای عطسه کردنو در میاری و میگی:ha...ha.....ha....haaa... hatisi دقیقاً عین همین کلمه هایی که نوشتم گاهیم ha گفتنت رو با تعداد بیشتری میگی-دیگه تا بت میگیم بای بای کن این کارو انجام میدی و وقتی با هم کلاغ پر بازی میکنیم دستت رو با من بالا و پایین میکنی و آخرشم تا میگم رادمهر پر با من دس دسی میکنی و منم شعر رادمهر که پر نداره خودشم خبر نداره رو میخونم دیگه اینکه دو سه روزیم هست که کلمه دالی رو یاد گرفتی کلاً به حرف ل گیر دادی و همش تو حرفات ازش استفاده میکنی- راستی اینو هم بگم وقتی از تلوزیون اذان میگن یا قران میخونن همراه موذن و قاری صداهای کشیده از خودت در میاری منم که از خدامه ببینم یه روزی قاری قران شدی عزیز دل.
عقب ماشین یه جای دنج و راحت برای خوابیدنت درست کرده بودم
اینجام مسیر آبشار بیشه بود که تو کل مسیر بابایی زحمت بردن و آوردنت رو کشید
اینجام که دیگه معلومه آبشار زیبای بیشه
اینجام که برای شام رفته بودیم یکی از مثلاً هتلای درجه ی یک اهواز نمیدونم چرا انقدر غذاهای اونجا بد مزس اصلاً از گلو پایین نمیره تو کل خوزستان نتونستیم یه غذای درست حسابی بخوریم حتی تو این هتل مثلاً توریستی
پسری در آبشارهای شوشتر
برج کلاه فرنگی شوشتر
قلعه شوش
اونجا هوا حسابی گرم بود به خاطر همین لباست رو در آوردیم
اینجام که حرم دانیال نبی هستش
قلعه فلک الفلاک خرم آباد(اینجا بر خلاف خوزستان حسابی سرد بود)