عکسای جدید آقا کوچولو...
قربون خنده های شیرینت
دو مدل جدید خوابیدن گل پسری:
اولین حریر بادوم :
شارژ شدن بعد از خوردن سرلاک:
اولین روروک سواری:
اولش اصلا قدم برنمیداشتی ولی بعد خیلی زود یاد گرفتی الانم با این پاهای خوردنیت دنبالم میای البته یکم کندی
برای اینکه بیشتر تو روروک بشینی ماشینتو آوردم وقتی حرکتشون میدادم با تعجب بشون نگاه میکردی
اینم یه پسر جیگر با یه شکم خوردنی:
اون اسباب بازیا که میبینی مثلا جقجقه وو عروسکای سوت سوتیتن که اصلا بشون توجه نمیکنی اگه بدمشون دستت سه سوته پرتشون میکنی ، حالا خدانکنه کنترل ببینی اگه ببینی شیرجه رفتی روش یا دیگه فرمون ماشین یا گوشی موبایلم تو لیست اسباب بازیاتن
امان از خارش لثه هات من نمیدونم پس کی میخوان دندونات بزنن بیرون دو سه ماهه که دائم دستت تو دهنته ولی خبری نیست که نیست
الان که دیگه این وضع بدترم شده همچین دستت یا پتوت رو یا دست من و باباتو میگازی که نگو از این عکس خودت شدته خارشو بگیر دیگه
دندون گیرم که اگه بره تو دهنت مثل پسونک و شیشه شیر انگار زهرماره ؛ من نمیفهمم چرا خودت همه چی رو میکنی تو دهنت البته به جز اون سه قلم هیچوقت بدت نمییاد ؟ ولی من بخوام بت اون سه قلم رو بدم قیافتو مثل عکس پایین میکنی و قشنگ میگی اااه
عاشق آبی - اینم آب بازی تو سینک ظرف شوی تو یه روز گرم تابستونی
اینم یه پسر مخملی بعد آب بازی تو خونه ی مامان نازی:
عاشق پنکه ی سقفی مامان نازی اینایی تا ببینیش اینطوری میخکوبش میشی:
هر کی رو با روغن و خیلی نرم ماساژ بدن همینطوری سست و بی حرکت میشه دیگه حتی اگه یه پسر وول وولی مثل تو باشه
وقتی بابا نمیتونه جلوی خودشو بگیره و دم به دقیقه ماچت کنه صورت مخملیت دون دونو قرمز میشه یعنی میشی مثل این عکس ، تازه از این سرخ ترم شدی
وقتی بابا از سر کار میاد خونه اینطوری براش قنج میزنی ، خوش بحال بابایی
اینم از اولین تاتی کردنات به کمک بابایی: